عناوین کتاب از فردو تا فردوس

       
       

حاجی‌اکبری

هر چند شهرتشان «کربلایی» بود، خاندانشان را در «فُردو»[1] به «اکبری» می‌شناختند. مردم آبادی «حاج غلام‌رضا»[2] را به صفا و پشتکارش شناخته بودند. از کار، عارش نبود. خوش نداشت باری بر دوش دیگران باشد. کشاورزی می‌کرد، دام می‌پروراند، در کار تجارت فرش بود و حتّی روزگاری به نفت‌فروشی روی آورد.

سالیانی از کودکی‌اش را، به مکتب رفته بود و خواندن و نوشتن آموخته بود. از آن روز، دیده و دست و زبانش را وقف شهید کربلا کرده بود. خانۀ «کدخدا محّمد کربلایی»[3]، دور کرسی و مقتل‌خوانی‌های شبانۀ غلام‌رضای کوچک هنوز در خاطر پیرمردهای دِه زنده است. بزرگ‌تر که شد، چراغ قرآن و عترت را در تکیۀ أباعبدالله‌الحسین (علیه‌السّلام) روستا روشن نگه داشت. گاهی لباس تعزیه به تن می‌کرد و نقش قمر بنی‌هاشم (علیه‌السّلام) را عهده‌دار می‌شد. چنین بود که نام «حاجی‌اکبری» با یاد حسین (علیه‌السّلام) گره خورده بود.

خردسالی و نوباوگی را گذراند و به جوانی رسید. زنی پاکدامن و بزرگ‌زاده را، از تباری روحانی، به همسری برگزید. این پیوند سنگ‌بنای خانه‌ای شد که اکنون عرشیان هم با آن آشنایند.

حاج علی‌رضا[4]، پسر بزرگ حاجی‌اکبری، از قوّت حافظۀ پدر می‌گوید و این‌که اشعار مدح و مرثیۀ اهل بیت (علیهم‌السّلام) را با یکی‌دوبار گوش‌دادن به ذهن می‌سپرد.

او می‌گوید: «با این‌که پدرم خود دستی بر آتش ولای علی و آل او (علیهم‌السّلام) داشت و مادح این خاندان و ذاکر مصیبتشان بود، از منبر و محراب غافل نمی‌شد. بعدها که به قم آمدیم، گاهی ما را بر موتورش می‌نشاند و از این سوی شهر به سوی دیگرش می‌برد، تا دقایقی چند از عالمی بهره‌مند شویم. از مجلس که برمی‌گشتیم، دربارۀ آن منبر و سخن منبری از ما سؤال می‌کرد تا شوق ما را به گوش‌سپردن در چنین محافلی برانگیزاند.»

در یاری دیگران، آنچه از دستش بر می‌آمد، دریغ نمی‌کرد. در رفع اختلاف‌های مردم دِه پای حاجی‌اکبری پیش‌تر از دیگران بود و از خرج آبرویش در این راه باکی نداشت. چنان با مردم آمیخته بود که در مرگ بسیاری از مردم آبادی، برای انجام امور دفن، سراغ او را می‌گرفتند و بازوی او را به یاری می‌خواستند. با کتاب الهی نیز انسی دیرینه داشت. گاهی، در ماه مبارک رمضان، هفت بار قرآن را ختم می‌نمود.

امروز حاج علی‌رضا بر جای پدر نشسته. هم‌سالان پدر، او را که می‌بینند، حاجی را به نیکی یاد می‌کنند و از چابکی و نشاط او در امور دین و دنیا می‌گویند.

آری، حاجی‌اکبری دل‌سپردۀ مکتب اهل بیت (علیهم‌السّلام) بود. او زندگی‌اش را وقف اسلام و انقلاب کرده بود.


 

[1] . «فردو» روستایی کوهستانی در 15 کیلومتری جنوب شرقی «کهک» و 47 کیلومتری جنوب شهر «قم» است. این روستای کوچک، در روزگار دفاع مقدّس، 104 شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده است. با نهادن نام «شهدای فردو» بر تأسیسات هسته‌ای قم، این روستا شهرتی جهانی یافت.

[2] . پدر شهید اصغر کربلایی.

[3] . جدّ پدری شهیدان اصغر و احمد کربلایی.

[4] . برادر بزرگ شهید اصغر کربلایی.